از بیرون اومدم دیدم بابام لم داده رو مبل داره ژیمناستیک خانومارو نگاه میکنه.
مامانمم داره ظرف میشوره بنده خدا .
منم خیلی شیک زدم نشنال جئوگرافیک مار و عقرب نشون میداد.نشستم به دیدن .
بابامم هیچی نگفت ولی میدونم جه فحش هایی که تو دلش بهم داده.
الان خیلی خوشحالم .
احساس میکنم گام مهمی در جهت تحکیم بنیان های خانوادم برداشتم!!!!!